سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سال ها در به درند..جمعه ها سرگردان!

من و شب منتظریم ...و  تو  فانوس ترین حادثه ای …عجل لولیک الفرج...

فروغی بی بدل مهتـــاب دارد

و انگشتر عقیقی نـــــاب دارد

بیــــــا زاهد به گلـــــزار ولایت

که شیعه یک گل شاداب دارد

شنیدم هاتف غیبی چنین گفت:

عجب تاجی به سر ارباب دارد

دل بیقرار نیست"ادا در می آوریم"..چشم انتظار نیست

"ادا در می آوریم"بر لب دعای ندبه...

و دل غرق گناه است..این انتظار نیست
"ادا در می آوریم"..آقا محب واقعی ات در میان ما
 یک از هزار نیست.."ادا در می آوریم"
 اللهم عجل لولیک الفرج
مولای من"پایانی برای قصه ها نیست،

نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!

خسته ام از جنس قلابی آدمها...حالم خوب است...

اما گذشته ام درد میکند!! زودتر بیا...
آقاجان
با یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، می‌خواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم؛
ای غریبه همیشه آشنای من، مهدی جان! بازگرد دیگر جانی نمانده است.
جوانیمان رفت و نیامدی... الوعده الوفا...






تاریخ : دوشنبه 93/7/7 | 8:14 عصر | نویسنده : هدیه یوسفی | نظرات ()

نشسته غرق تماشای شیعیان خودش

کسی نیامده جز او سر قرار خودش

 چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح

  کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش ...

جمعه یعنی یک غروب وعده دار _    وعده ترمیم قلب یاس زار

                 جمعه یعنی مادر چشم انتظار  _  درهوای دیدن روی نگار

                 جمعه یعنی یک سماء دلواپسی_ می شود مولا به داد ما رسی ؟

مرا مى‏برد دل به سوى بهـــار

به کف نیست دل را دگر اختیار

گل عشــق دادم به دست دلم

و ماندم به راه تو چشم انتظــار

به لوح دلم گرد غربت نشست

کجـــــــا جویم آئینه‏اى بى‏غبـار

به لب گرچه مهر خموشى زدم

خموشـــــى ندارد دل بى‏قـــرار

همیشه دلـــم را به بازى گرفت

همین روز و شبهــاى بى‏اعتبـار

اثر نیست در جــــاده از گرد لیک

تو مى‏آیى از راه اى تک ســــوار

تو مى‏آیى و عـــــــدل مى‏آورى

به همـــــــــــراه یاران با اقتــدار

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …
عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش
عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .
در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشید

گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشید

 

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید






تاریخ : دوشنبه 93/7/7 | 5:0 صبح | نویسنده : هدیه یوسفی | نظرات ()
<      1   2   3   4   5      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • فیس چت