......ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود ....
.....بسم رب المهدی ...
در حفاظت ز امیرم حضرت خامنه ای
می شوم میثم تمار به دارم بزنید .
اگر این جمعه “نیاید” چه کنم ؟
آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه “بیاید” چه کنم
...................دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست راست می گویم
..................دعا برای تو بازیست راست می گویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است
.............برای کشتن تو نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم
............دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم
........هــوآ خوب بــآشد یــآ نـه
فرقی نمی کنـد
بـه هــوآی تــــــو نفس می کشم
مـحـکـمـتـر مـی شـود ،
دل آدمـی اسـت . . . !
پس چرا دردهایم خوب نمیشود...!
قابل توجه باسوادها...<<وندی شرمن>>
کالای توزیع شده میان فقرا باپولی بود که ما به ایران دادیم
...........این هم نتیجه ی مذاکره با باسواذها
تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد ...
....دنبال واژه نباش؛ کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود
فاتحه ی بقیه حروف را باید خواند ...
...پسرداییم رفته بوده خواستگاری توی صحبت دونفره
دختره : راستش من قصد ازدواج ندارم
پسرداییم : منم اومده بودم خونه تون میوه بخورم برم
میگن واسه کسی بمیر که واست تب کنه !کسی تب نکرد؟
یه خورده ؟ عطسه؟ سرفه ام نبود؟ کسی هست اصلا؟
خوردن مایع ظرفشویی پریله چون به چربی ها نفوذ میکنه و اونارو از بین میبره
.
اینا رو اذیت نکنین اینا.. قلم چی داشتن خسته ان :))))
بعد نوشته : به ارواح جدم نیستی در حدم
.....به عمه م میگم نظرت چیه در مورد عمه بودنت ؟!!
زل زد تو چشام و گفت : خیلی بی شعوری
این دیده نیست، لایق دیدارِ رویِ تو
چشمی دگر بده ، که تماشا کنم تو را ...
ماندیم به داغ انتظارت، مددی
ما و غم ودرد بی شمارت، مددی
دلخسته از این غمی که در ریشه ماست
در آرزوی فجر بهارت، مددی